دوشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۵

رويای آزادی

چند ساعت پس از آنکه خبرگزاري ايلنا به نقل از خليل بهراميان وكيل مدافع احمد باطبي، دانشجويي كه در جريان حوادث كوي دانشگاه در سال 78 دستگير شده بود، از تاييد اصل حكم اعدام موكلش از سوي شعبه 13 هيات تشخيص ديوان عالي كشور خبر داد ، بهراميان اعلام کرد که اين خبر که حکم اعدام احمد باطبي تاييد شده صحت ندارد و او تنها به حکم اوليه احمد باطبي اعتراض کرده است. بهراميان مي گويد: "اينکه خبرگزاري کار ايران [ايلنا] نوشته برخلاف مصاحبه اي بود که من داشتم، خبرنگار يا متوجه مسايل حقوقي حرفهاي من نشده يا به يک طريقي حرف هاي مرا به مسلخ برده است." من از ماده 18 استفاده کردم و نسبت به حکم صادره اعتراض کردم. مجازات آقاي باطبي از اعدام به 15 سال تبديل شده است. دو درجه تخفيف از طرف رهبري داده شده، آن مورد حکم نيست. منتها اعتراض من در ديوانعالي کشور نسبت به حکم اوليه است که اعدام است و قطعيت پيدا کرده بود که از سوي رهبري عفو خورده است. متاسفانه شعبه سيزده تشخيص توجهي به آن لايحه اعتراضي من نکرده است." بهراميان اضافه کرد: "5 سال از 15 سال حکم هم تعليقي است و آقاي باطبي نزديک به شش سال است که در زندان است. اگر پرونده بر اساس قانون بررسي شود موکل من نبايد محکوم شود چون کاري نکرده است. عمل مجرمانه اي انجام نگرفته. پرونده براي من تمام شده نيست و مجددا اعتراض خواهم کرد." چند ساعت پيش از اين تکذيب خبرگزاري ايلنا نوشته بود: "وکيل مدافع احمد باطبي با اعلام خبرتاييد حکم اعدام وي و با بيان اين كه متاسفانه هيات تشخيص ديوان عالي كشور بدون توجه به موازين قانوني اصل حكم اعدام باطبي را تاييد كرده است، گفته است: شعبه 13 هيات تشخيص ديوان عالي كشور تكليف قانوني داشت كه نسبت به راي اعدام موكلم نفيا يا اثباتا اظهار نظر كند كه متاسفانه بدون هيچ‌‌گونه استدلال قانوني راي بدوي را تاييد كرد." بهراميان در پاسخ به اين سؤال كه آيا حكم اعدام احمد باطبي به 15 سال زندان تقليل پيدا نكرده بود، گفته بود: بنده نسبت به حكم دادگاه بدوي مبني بر اعدام موكلم اعتراض كردم كه مورد تاييد شعبه تشخيص قرار گرفت اما حكم باطبي بعدها با موافقت رهبري و استفاده ايشان از اختياراتش از سوي دادگاه به 15 سال حبس تقليل پيدا كرد، بنابراين موكلم بايد 15 سال زندان را تحمل كند. اين اخبار در حالي از سوي وکيل باطبي تکذيب شد که خانواده باطبي خبر تاييد حکم اعدام فرزندشان را تاييد کرده اند.
 
مسيح در تصليب
صورت جذاب باطبي را خيلي ها در سرتاسر جهان ديده اند. اين جوان تداعي کننده تصوير "مسيح بر صليب" عکس روي جلد يکي از شماره هاي هفته نامه اکونوميست شد که او را در حالي که پيراهن خونين يک دانشجوي مورد ضرب و شتم قرار گرفته توسط مهاجمان را در درگيري هاي کوي دانشگاه با دست بالا گرفته بود نشان مي داد. تنها در دست گرفتن اين پيراهن خونين باعث شد تا او به اتهام اقدام عليه امنيت ملي، به پانزده سال زندان، در زندان اوين محکوم شود و در پي آن مبدل به سمبل مظلوميت و مبارزه جنبش دانشجويي دمکراسي طلب ايران گرديد. احمد باطبي‌ فرزند محمدباقر، متولد ۱۳۵۶ به‌ شماره‌ شناسنامه‌ ۴۴۸ صادره‌ از شيراز، دانشجوي‌ کارگرداني‌ فيلمسازي‌ جهاد دانشگاهي‌، ساکن‌ فرديس‌ کرج‌.
 
دادگاهي سه دقيقه اي و صدور حکم اعدام
او در جهاد دانشگاهي در رشته كارگرداني تحصيل مي‌كرد و در تير ماه سال ٧٨ مشغول تهيه فيلم پايان‌نامه‌اش بود. احمد در روز ٢٣ تير كه همزمان با راهپيمايي در خيابان انقلاب بود براي تحويل دادن پايان‌نامه‌اش به دانشگاه رفته بود كه پس از تعقيب افرادي با لباس شخصي تا حوالي ميدان بهارستان دستگير شد. گويا آنها از چند روز قبل او را شناسايي كرده بودند و در پي فرصتي براي دستگيري‌اش بودند.٢٣ تير، او براي تحويل دادن پايان‌نامه‌اش به دانشگاه رفت و ديگر بازنگشت. او را پس از دستگيري به زير پل حافظ برده بودند و از آن‌جا نيز به پشت پادگان عشرت‌آباد انتقال داده بودند و پس از چند روز او را به زندان اوين انتقال داده بودند. وقتي او را به اوين بردند ديگر هيچ کس خبري از او نداشت. پدر و مادرش هر روز صبح تا غروب براي يافتن خبري از او به هر جاي ممکن مي رفتند و بدون هيچ پاسخي بازمي‌گشتند. پس از اين مدت يك روز تنها يك لحظه گوشي را به احمد دادند كه با خانواده‌اش تماس بگيرد. احمد با صدايي شکسته تنها ناله کرد: "بابا به داد من برس" و خداحافظي كرد. بعد از يك هفته خانواده اش اطلاع يافتند كه او را به دادگاه انقلاب منتقل كرده‌اند. به گفته خانوده اش پيش از حضور در دادگاه چهار شب تمام نگذاشته بودند بخوابد و در هنگام حضور در دادگاه كاملا گيج بود و حالت غيرعادي داشت. او مدام از درد كمر رنج مي‌برد و به همين دليل نمي‌توانست بدرستي سرپا بايستد. او را با دستبند، پابند و چشم‌بند به دادگاه آورند و جلسه دادگاهش نيز بدون حضور وكيل تشكيل شد؛ چرا كه گفته بودند نيازي به وكيل گرفتن نيست، ما وكيل تسخيري در نظر گرفته‌ايم، اما هيچ وكيل تسخيري‌اي در دادگاه نبود. كل دادگاه دو الي سه دقيقه طول كشيد؛ بدون اينكه احمد يك كلام از خود دفاع كند و در همان جا براي او حكم اعدام صادر شد.
 
نتايج معکوس فشارهاي خارجي
پدر احمد باطبي که هر يکشنبه مسافتي سه ساعت و نيمه را مي پيمايد تا تنها به مدت پانزده دقيقه فرزندش را ملاقات کند گفته: "فرزندم مهره اي است در دست مقامات سياسي ايران." پدر باطبي مي گويد تنها اميد براي پسرش کمک از سوي جهان خارج است. گرچه اشاره محمد باقرباطبي به عواقب ديدار فرستاده ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد با احمد باطبي در ماه نوامبر سال2003 هم اين نکته را مي رساند که اقداماتي که از خارج انجام شده نتايج معکوس داشته است. او مي گويد پس از ديدارفرستاده ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد با احمد باطبي، اين زنداني سياسي به حدي تحت آزار و شکنجه جسمي و روحي قرار گرفت که حتي به اذعان پزشک زندان مي بايست براي درمان صدماتي که به پرده گوش، چشم چپ و پشت او وارد شد، مدتي را براي درمان خارج از زندان مي گذراند، اما مقامات قوه قضائيه به اين درخواست پاسخي ندادند. حتي عکسي که روي جلد هفته نامه اکونوميست چاپ شد، به عنوان مدرک عيله او و به عنوان اينکه به اعتبار جمهوري اسلامي لطمه وارد کرده، بکار گرفته شد. بازداشت دوباره احمد توسط سعيد مرتضوي در پي ديدارش با فرستاده ويژه سازمان ملل در امر آزادي بيان در ايام مرخصي و پرونده سازي مجدد براي او و ايجاد حساسيت نسبت به سلامت جانش در زندان براي مردم ونوشتن نامه به هيات ويژه‌ قوه‌ قضاييه‌ در مورد نقض‌ اولين‌ حقوق‌ انساني‌ و قانوني‌ در طي‌ مراحل‌ پرونده‌سازي‌ و محاکمه‌اش و فشارهاي روحي و جسمي اعمال شده به وي در طول دوران بازداشتش که به اندازه همان پيراهني که برروي جلد اکونوميست بردست گرفته بود افشاگرانه بود وي را براي چندمين بار در طول سال هاي بازداشتش، به صحنه خبرسازترين دانشجوي زنداني ايران و شايد جهان کشاند.اما رايزني شريعتمداري، وزير بازرگاني کابينه خاتمي با دادستان کل کشور و در پي آن ديدار اين دو مقام از زندان اوين و گفتگوي آنها با احمد باطبي، شرايط خلاص شدن وي را از گرداب اين پرونده سازي کذايي فراهم نمود. هرچند که نقاط ابهام فراواني در اين بين باقي ماند که همچنان اذهان بسياري از دنبال کنندگان جريان اين بازداشت بي دليل را آزار مي داد.
 
باطبي در بيمارستان و دانشگاه
احمد باطبي که در جريان بازجويي هاي طاقت فرسا پس از ديدارش با گزارشگر سازمان ملل در بازداشتگاه انفرادي 325 سپاه [اين زندان در کنار بند سابق ويژه روحانيت در زندان اوين ساخته شده است و توسط حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران نيز اداره مي شود] دچار بيماري هاي روحي و عصبي فراواني شده بود، در پي حمله عصبي شديد به بيمارستان شهداي تجريش در شمال تهران منتقل و تحت درمان و آزمايش هاي مختلف قرار گرفته و به زندان بازگردانده شد. پدر وي در گفتگو با خبرگزاري کار ايران ابراز اميدواري کرده بود که احمد بتواند براي شرکت در امتحانات دانشگاه در آخر هفته از زندان اوين آزاد گردد و چنين نيز شد. با آغاز امتحانات دانشگاه ها در دي ماه 83، احمد که دانشجوي رشته جامعه شناسي دانشگاه پيام نوربود، بامدادان از زندان خارج شد و براي شرکت در امتحانات خود، به سمت دانشگاهش که در اطراف گورستان بهشت زهرا واقع است رهسپار شد.
 
روياي آزادي
احمد زنداني اي است که هر روز صبح چشم از خواب مي گشايد، آهسته از تخت طبقه سومش پايين مي آيد، مقابل تکه آئينه شکسته مي ايستد و موهايش را شانه مي کند، صبحانه اي مي خورد و پس از پوشيدن لباس هاي شخصي اش منتظر مي ماند تا آيفن کنار ميز ناظر سالن به صدا درآيد. صداي زنگ آيفن براي زنداني که در انتظار بسر مي برند التهاب آور است و دلنشين! اين رويايي است که احمد هر شب با خود مرور مي کند. رويايي از آزادي!

بدون نظر