پنجشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۷

چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است

قبل از نوشتن شعر بی دین مطلبی رو از امید رضا میر صیافی می نویسم !
زندگی در مملکتی که سید علی خامنه ای رهبرش باشد تهوع آور است .”
زندگی در مملکتی که محمود احمدی احمدی نژاد رئیس دولتش باشد شرم آور است.
زندگی در مملکتی که حداد عادل رئیس خانه ملتش باشد عذاب آور است.
زندگی در مملکتی که محسنی اژه ای وزیر اطلاعات و امنیتش باشد وحشت آور است.
زندگی در مملکتی که ستون نظامش هاشمی رفسنجانی باشد خجالت آور است.
زندگی در مملکتی که نظریه پرداز و روشنفکرش محمد خاتمی باشد خنده آور است.
زندگی در مملکتی که نظام حاکمش جمهوری اسلامی باشد ننگ آور است.

اگر اعدام و تیرباران ره دین است….
اگر کشتار مردم در قوانین است….
اگر دین مبین تازیان این است….
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
اگر سینه زنی فرمان این دین است
قمه بر سر زدن نامش اگر دین است
عزاداری اگر کیش است و آئین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
اگر اهریمن دین بر سر زین است
اگر عدل علی شمشیر خونین است
اگر آزاده بودن پاسخش این است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
اگر دین سوره های جنگ خونین است
همه جا آیه های آتش کین است
اگر صلح و صفا محکوم تمکین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
اگر زن برده بی مایه دین است
اگر دین چادر چرکین و ننگین است
اگر زن در حجاب تار و غمگین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
اگر دین آرزوی مرگ نسرین است
اگر پایان عشق ویس و رامین است
اگر دین دشمن فرهاد و شیرین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
اگر زاهد به منبر والی دین است
ولی پائین منبر حیله آئین است
اگر زاهد ستمکار و سیه بین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
اگر بابک خرد را مهر و آئین است
خردمندی اگر دشمن به هر دین است
اگر کافر خردمند است و بی دین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است

منبع این شعر مشخص نبود ننوشتم

بدون نظر